خانه‌ای برای صدای ایمان و امید

رویای قشنگ

توی آینه‌ها میبینم فردا رو

که با یه لبخند میبرم دردا

رو رویایی قشنگ تو سرم دارم من

که بزرگ شدم و یه پرستارم من

روپوش سفید وقتی که میپوشم

با ذوق مادرم میگیره تو آغوشم

وقتی میپرسه کیه الگوت دختر

با غرور میگم زینبیم مادر

یه پرستاری میشناسم که ماهه

معلم منه چراغ راهه

نور چشمای علی و زهراست

زینب این اسم خدا چه زیباست

روی سربندم که سربلندم کرده تو دنیا

نوشته یا زینب کبری

با یادت میزنم بوسه من به دستای پرستارا

کارت کار ملائکه پرستار

روز توئه مبارکه پرستار

دارم ستاره‌ها رو میشمارم من

تا بدونی چقد دوست دارم من

منم ستاره‌ ای مث تو میشم

اگه مث تو محکم و قوی شم

قول میدم امید فردا باشم

آرامشی برای دردا باشم

روی سربندم که سربلندم کرده تو دنیا

نوشته یا زینب کبری

با یادت میزنم بوسه من به دستای پرستارا

دیدگاهتان را بنویسید