نحتاج الیک
| هنرمندان: | حیدر خلیل |
|---|---|
| عنوان: | نحتاج الیک |
| ترانه سرا: | علوی الغریفی |
| تنظیم: | محمد علیق |
| ژانر: | آهنگ |
| مدت زمان: | 04:49 |
| تاریخ انتشار: | 1404 |
آهنگ «نحتاج الیک» با اجرای حیدر خلیل
نماهنگ «نحتاج الیک» یک اثر مرثیهگونه و حماسی است که با لحنی عاطفی و سوگوارانه ساخته شده است.هدف اثر، انتقال حس دلتنگی، فقدان و وفاداری به شخصی است که از دست رفته، و تصویرسازی عواطف شدید دوستداران یا نزدیکان اوست.
متن شامل جملاتی به زبان عربی است که حس اندوه و ارادت را به شکل فریاد و ناله بیان میکند، و در مجموع یک فضای صمیمانه و شخصی ایجاد میکند.
كلُّ يومٍ لسـتَ فيهِ فهْو مِن وجعي
(هر روزی که بی تو میگذرد برایم دردناک است)
ليسَ يحلوأيُّ يـــومٍ لستَ فيهِ معي
(هیچ روزی شیرین نیست اگر در کنارم نباشی)
أنتَ تعلَمْ أنّنا كَمْ سيديْ اشتَقناكْ
(میدانی آقای من چقدر دلتنگت هستیم)
مَن لنا مَن قلبُنا حَـنّ عُد لكي نلقاكْ
(به چه کسی دل ببندیم دل هایمان برایت میتپد)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)
يا أبا متی فالعيونُ ابيضّـتـا
(ای ابا هادی از بس چشم به راهت ماندیم چشمانمان سفید شده اند)
ليت دمعي مرة لو يعيد الميت
(کاش اشک هایمان میتوانستند جان رفته را باز گردانند)
سيدي بعد الفراق كلُّ عيشٍ لا يُطاقْ
(آقای من بعد از جدایی دیگر نمیتوان زندگی را تحمل کرد)
ضاق فينا الكونُ ضاقْ وكوانا الاشتياقْ
(جهان بر ما تنگ آمده و آتش شوق دیدارت جانمان را میسوزاند)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)
سيّدي إنّا فداك عُد حبيبي كي نراكْ
(مولای ما جانمان به فدایت برگرد ای محبوب تا رویت را ببینیم)
يا أنيسَ العاشقينْ لا تلُمنا في هواكْ
(ای همدم عاشقان اگر بی قراری میکنیم مارا سرزنش نکن)
أينَ إشراقُ الجبين أين تلويحُ اليمين
(کجاست آن فروغ پیشانی ات کجاست آن اشاره دست راستت )
لو تَرى كيف الحنين قد أماتَ العاشقين
(ببین که شوق دیدارت چگونه عاشقان را از پا انداخته است)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)
