خانه‌ای برای صدای ایمان و امید

هیزم فتنه

در غبار فتنه ها نشو حیران

غافل از فریب و حیله شیطان

در حصار واژه ها تو زندانی

با دو چشم دل جدا شو از زندان

سخته حق و باطل و کنی پیدا

با دو چشم بسته یا که نابینا

دل نکن خوش از نمای هر تبسم

هر نکو رخی نمی شود لیلا

وای اگر شوی میان فتنه ها گم

می شوی برای فتنه ها هیزم

با شروع شعله ها تو خواهی سوخت

شعله می کشی به جسم و جان مردم

فتنه می شود به روی نی قرآن

می شود برای درک تو پایان

با منافقان اگر شوی همراه

می شود سوار فهم تو شیطان

حق میان

دشت نینوا تنها

شد بخاطر سقوط آدم ها

هر که راه حق و باطلو نشناخت

می شه بی نصیب از عرصه دریا

رزم و جنگ با منافقان سخته

دشمنی که در کنار تو نشسته

هر نفس نفس مرا جهاد تبیین

وای من اگر دمی شوم خسته

تجربه حقیقت و نشان داده

فتنه ها غبار تیره در باده

با بصیرت و دو چشم باز دل

فتنه منافقانه بر باده

علم و دانش و تعقل و تفکر

یک سلاحه واسه دوری از تحجر

میشه تا فراز قله ها قدم زد

بی گمان به شرط دوری از تکبر

دیدگاهتان را بنویسید